Miraculous

Miraculous

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴

سلام.

تو شرایطی که داریم ، بهتره به خودمون مسلط باشیم و امواج منفی رو دور کنیم و مطالعه ( داستان ، درسی ، علمی و ...) میتونه بهمون کمک کنه.

با خواندن داستان سرگرم میشید و برای مدتی هم که شده از اتفاقات فارغ میشید.

من تصمیم گرفتم بدون قید و شرط پارت دوم معرفی و پارت های داستان رو بذارم البته من هم به حمایت احتیاج دارم که بهم انگیزه بده.

اگر موافقین و ازم حمایت میکنین ؛ منم سعی می کنم زود به زود پارت بذارم.

منتظر پاسختون هستم.

خدانگهدار.

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴

سلام دوستان.

گفته بودم لایک ها به پنج تا برسه ، معرفی یا پارت اول رو میدم و از اونجایی که فقط یک نفر تو کامنت گفت کدوم رو بدم ، اومدم که شخصیت ها رو معرفی کنم.

 

رز لاوینت

۱۷ ساله

عاشق حیواناته

ساکن پاریس

رابطه خاصی با کسی نداره

جولیکا کوفین

۱۷ ساله

به طراحی علاقه داره ( منظورم طراحی سیاه قلم و مداد رنگی هست )

ساکن پاریس

رابطه ای که با مارک داره ، بیشتر از دوستیه

مرینت دوپن

۱۷ ساله

به طراح لباس علاقه داره

ساکن پاریس

رابطه ای که با فلیکس داره ، بیشتر از دوستیه

آلیا سزار

۱۷ ساله

به طراحی وب و برنامه نویسی علاقه داره

ساکن پاریس

رابطه ای که با نینو داره ، بیشتر از دوستیه

 

اینم از پارت اولی معرفی شخصیت های داستان 《 خاطرات قلبم 》

خدانگهدار.

 

سلام بچه ها.

من می خوام دوباره تو بلاگیکس فعالیت کنم.(دلیل اینکه سابقه ای که برام نشون میده کمه ، اینکه حسابی که قبلا داشتم رو قبل از اینکه برم ، پاک کردم)

موافقین شخصیت ها رو تو داستان معرفی کنم یا قبل داستان معرفی شون کنم ؟

منتظر کامنتاتون هستم ، هر کدوم موافق بیشتری داشته باشه ، اونو انجام میدم.

البته لایک ها باید به پنج تا برسه تا پست بعدی(معرفی شخصیت ها یا پارت اول داستان)رو بذارم.

ممنون میشم اگه لینک پستم رو برای بقیه بفرستی که اگه دوست داشتن ، پستامو دنبال کنن.

تا پست بعدی ، خدانگهدار.

سلام.

ببخشید که زودتر نذاشتم.

امیدوارم خوشتون بیاد.

 

در باز شد و نور خورشیدِ در حال طلوع ، چشمانم را زد و مانع از دیدم شد.

بر روی پله اول قدم گذاشتم و به روبرو چشم دوختم. همه چیز همان گونه بود که به یاد می آورم. همان گونه که زمانی مجبور به ترکشان شدم.

پله ها را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشتم و به روبرو نگاه کردم.

نگاهم ، با نگاهی مهربان و پر مهر تلاقی کرد. با نگاه کسی که سال ها پیش مرا بدرقه کرده بود و حال برای استقبالم آمده بود. کسی که اولین باری که به اینجا آمدم نیز برای استقبال از من ، آمده بود.

با دیدنش ، لبخند مهمان لب هایم شد و به سمتش دویدم. او با مهربانی آغوش پر مهرش را به رویم گشود و من در آغوشش جای گرفتم و اشک هایم گونه هایم را تر کردند.

پس از مدتی ، دل از آغوش پر مهرش کندم و همراه او ، سوار ماشین شدم.

به بیرون چشم دوختم و غرق در خاطراتم شدم. هر خیابانی که وارد آن می‌شدیم ، سرشار از خاطرات تلخ و شیرین فراوانی بود.

 

خب ، اینم از پارت اول.

اگر حمایت کنین ، زود به زود پارت میذارم.

خدانگهدار.

سلام دوستان.

اینم از پارت آخر معرفی

 

آدرین آگرست

۱۷ ساله

به پیانو ، زبان چینی و شمشیر زنی علاقه داره

ساکن پاریس

(مدلینگ هست و بعد از پدرش ، ریاست شرکت های آگرست رو در لندن و شانگهای بر عهده میگیره)

رابطه ای که با زویی داره ، بیشتر از دوستیه

لوکا کوفین

۱۷ ساله

به گیتار علاقه داره

ساکن پاریس

رابطه خاصی با کسی نداره

زویی لی

۱۷ ساله

به زبان اسپانیایی و فرانسوی مسلطه

ساکن نیویورک

رابطه ای که با آدرین داره ، بیشتر از دوستیه

سابلای وارلت

۱۷ ساله

مدال طلای جهانی صد متر و چهار صد متر داره . چَنگ ( نوعی ساز موسیقی ) و فلوت میزنه. به زبان های فرانسوی ، ایتالیایی ، آلمانی ، اسپانیایی و هلندی مسلطه

ساکن موکرون

رابطه خاصی با کسی نداره

فی (همون طور که میدونید فی نام خانوادگی نداره و توی داستان هم شرایط مشابهی داره ولی نحوه آشناییش و ورودش به داستان ، با ماجراجویی در شانگهای فرق داره)

۱۷ ساله

به کنگ فو علاقه داره

ساکن شانگهای

رابطه خاصی با کسی نداره

کاگامی تسوروگی

۱۷ ساله

به شمشیر زنی و طراحی علاقه داره

ساکن توکیو

رابطه خاصی با کسی نداره

خب ، اینم از معرفی شخصیت ها. (البته اشخاص دیگری هم هستن که نمیتونم معرفی کنم)

به زودی پارت اول داستان رو میذارم.

خدانگهدار.

سلام.

*پارت اول معرفی مقداری تغییر کرده*

بریم ادامه معرفی

 

مارک دوپونت (اسم خانوادگی مارک در کارتون گفته نشده و خودم انتخاب کردم)

۱۷ ساله

به نویسندگی علاقه داره

ساکن پاریس

رابطه ای که با جولیکا داره ، بیشتر از دوستیه

فلیکس براون (برای فلیکس هم خودم انتخاب کردم و نام خانوادگی واقعیش نیست)

۱۷ ساله

به زبان های فرانسوی ، آلمانی ، ژاپنی و چینی مسلطه

ساکن لندن

(پدرش رئیس شرکت بود و زمانی که فوت کرد ، مادر فلیکس ریاست رو بدست گرفت. بعد از مادرش ، فلیکس میشه رئیس شرکت)

رابطه ای که با مرینت داره ، بیشتر از دوستیه

نینو لاحیف

۱۷ ساله

به کارگردانی و فیلم سازی (ساخت انیمیشن) علاقه داره

ساکن پاریس

رابطه ای که با آلیا داره ، بیشتر از دوستیه

 

اینم از پارت دوم

دوتا پارت دیگه هم هست اما به دلیل کوتاه بودن پارت چهارم ، هر دو پارت رو باهم میذارم.

خدانگهدار.